تعمیر تلویزیون

یادم میاد تا قبل اینکه با هوم سرویز آشنا شم تا وسیله ای تو خونه خراب میشد همه حیرون می موندن که باید چیکار کنن اولین دیالوگ گفته ی مامانم به بابام بود که حاج حیدر مثلا جاروبرقی خراب شده ، بابام با کلی آچار و وسیله ی تعمیر میومد خونه و شروع به کار میکرد دو سه ساعتی که مشغول تعمیر اون وسیله بود یه ذره خستگی در میکرد چای میخورد و دوباره شروع به کار میکرد تک تک قطعات جاروبرقی طفلک ریخته میشد بیرون از لوله هاش تا همه ی قسمت های موتورش . جمع کردن و سرجا گذاشتن اون قطعات خودش نیاز به یه نصف روز زمان داشت ، بعد از کلی این ور و اون ور کردن به این نتیجه میرسید که خب مشکل دیگه حتما حل شد و شروع میکرد همه چیو گذاشتن سر جاش ، بماند که چند قطعه ای هم جابجا وصل میشد کار که تمام میشد تنها کار زدنش به برق بود که متاسفانه بعد از به برق زدن میفهمیدیم تمام تلاش چندین ساعته ی بابا الکی بود و وسیله درست نشده . تا اینکه یه روز تلویزیون خونه یه دفعه خاموش شد ودیگه هر کاری کردیم روشن نشد من تو اینترنت و سایت های معتبر تبلیغ هوم سرویز و دیده بودم از بابام خواستم این دفعه به این شرکت زنگ بزنیم بعد از دانلود اپلیکیشن درخواستمو خیلی راحت تر از اونچه که فکرشو میکردم ثبت کردم بعد از حدود نیم ساعت باهام تماس گرفتن و هماهنگ کردن برای اومدن به منزلمون بعد از اینکه تعمیرکار تلویزیون اومد و ظرف مدت یک ساعت مشکل تلویزیون تشخیص و برطرف کرد همه خیلی خوشحال شدیم که دیگه لازم نیست دو سه هفته ای بدون تلویزیون باشیم . بابام با یه لبخندی که هم نشون دهنده ی رضایت خیلی زیادش از تعمیر تلویزیون بود و هم نشون دهنده ی خجالتش بابت اصرارهای بی موقعش برای تعمیر وسایل خونه سوار موتورش شد و رفت که به کارایی که به خودش مربوطه برسه.

خرابی تلویزیون

یادم میاد تا قبل اینکه با هوم سرویز آشنا شم تا وسیله ای تو خونه خراب میشد همه حیرون می موندن که باید چیکار کنن اولین دیالوگ گفته ی مامانم به بابام بود که حاج حیدر مثلا جاروبرقی خراب شده ، بابام با کلی آچار و وسیله ی تعمیر میومد خونه و شروع به کار میکرد دو سه ساعتی که مشغول تعمیر اون وسیله بود یه ذره خستگی در میکرد چای میخورد و دوباره شروع به کار میکرد تک تک قطعات جاروبرقی طفلک ریخته میشد بیرون از لوله هاش تا همه ی قسمت های موتورش .

جمع کردن و سرجا گذاشتن اون قطعات خودش نیاز به یه نصف روز زمان داشت ، بعد از کلی این ور و اون ور کردن به این نتیجه میرسید که خب مشکل دیگه حتما حل شد و شروع میکرد همه چیو گذاشتن سر جاش ، بماند که چند قطعه ای هم جابجا وصل میشد کار که تمام میشد تنها کار زدنش به برق بود که متاسفانه بعد از به برق زدن میفهمیدیم تمام تلاش چندین ساعته ی  بابا الکی بود و وسیله درست نشده . تا اینکه یه روز تلویزیون خونه یه دفعه خاموش شد ودیگه هر کاری کردیم روشن نشد من تو اینترنت و سایت های معتبر تبلیغ هوم سرویز و دیده بودم از بابام خواستم این دفعه به این شرکت زنگ بزنیم بعد از دانلود اپلیکیشن درخواستمو خیلی راحت تر از اونچه که فکرشو میکردم ثبت کردم بعد از حدود نیم ساعت باهام تماس گرفتن و هماهنگ کردن برای اومدن به منزلمون بعد از اینکه تعمیرکار تلویزون اومد و  ظرف مدت یک ساعت مشکل تلویزیون تشخیص و برطرف کرد همه خیلی خوشحال شدیم که دیگه لازم نیست دو سه هفته ای بدون تلویزیون باشیم . بابام با یه لبخندی که هم نشون دهنده ی رضایت خیلی زیادش از تعمیر تلویزیون  بود و هم نشون دهنده ی خجالتش بابت اصرارهای بی موقعش برای تعمیر وسایل خونه سوار موتورش شد و رفت که به کارایی که به خودش مربوطه برسه 🙂